سه‌شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۳ |۱۳ ربیع‌الاول ۱۴۴۶ | Sep 17, 2024
سید راحت حسین بهیکپوری

حوزه/ حجت الاسلام و المسلمین سید راحت حسین بهیکپوری در مقاله‌نویسی به چنان مقام والایی رسیده بود که همه روزنامه‌ها از او درخواست می‌کردند تا برایشان مقاله بنویسد.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام و المسلمین سید راحت حسین رضوی بهیکپوری در یکم محرم الحرام سال ۱۳۰۶هـ. ق در علی نگر (بهیکپور) شهرستان سارن (سیوان) ایالت بیهار چشم به جهان گشود. پدر وی مولانا سید محمد ابراهیم نام داشت که عالم بزرگ و فرهیخته‌ای بود.

او سه ساله بود که از مهر پدری محروم گشت. تربیت وی را شوهر خاله‌اش مولانا محمد مهدی" (صاحب لواعج الاحزان)، دائی‌های وی عمدة العلماء مولانا حکیم سید واجد علی و مولانا حاجی دلدار حسین بر عهده گرفتند. صاحب لواعج الاحزان همیشه او را همراهی می‌کرد و به تربیت درست وی اهتمام می‌ورزید و به این خاطر او را در منزل خود در محله کمره واقع در مظفر پور (بیهار) برد و سپس به همراه خودش به مدرسه ایمانیه برد و او در آنجا مشغول به تحصیل شد.

این عالم هندی بعد از مدرسه ایمانیه، عازم پتنه شد و در خدمت سلطان المفسرین مولانا حافظ سید فرمان علی مشغول تحصیل شد. پس از آن به لکهنو و سپس به رامپور رفت. در شهر رامپور در خدمت مترجم قرآن مولانا مقبول احمد کسب فیض نمود. تا زمانی که در لکهنو بود در کتابخانه ناصریه اقامت داشت. ناصر الملة آیت الله سید ناصر حسین موسوی با توجه به هوش و استعداد وی او را همچون فرزند خود دوست داشت. سید راحت نزد اساتید بزرگی همچون مولانا ظهور حسین، ناصر الملة آیت الله سید ناصر حسین، مفتی محمد علی، مولانا عابد حسین و دیگران کسب فیض نمود.

حجت الاسلام و المسلمین راحت حسین بسیار مهربان بود و شخصیت والایی داشت. او علاقه زیادی به کسب علم و دانش داشت و این در زندگی وی نقش اساسی داشت؛ به همین دلیل همیشه مشغول تدریس و تبلیغ دین مبین اسلام بود. او به روحیه خدمت به خلق هم مزین بود که بدین وسیله همه مردم از اقشار مختلف به او علاقه داشتند و احترام زیادی برای وی قائل بودند. سید راحت حسین با هندوها نیز رابطه خوبی داشتند. از جمله دوستان هندوی وی «آنریبل رای بهادر» و «بابو گنگا پرشاد» بودند. همچنین از علمای اهل سنت، علامه شبلی نعمانی و خواجه نظامی دوستان نزدیک وی بودند. این نشان از انسان‌دوستی و کمال‌پروری وی می‌باشد.

این دانشمند بهیکپوری از یازده سالگی علاقه زیادی به خواندن روزنامه پیدا کرده بود. خود وی گفته بود: برای شوهر خاله ما -آقای علامه محمد مهدی- ماهنامه "اصلاح" و روزنامه "پیسه" می‌آمد. من گاهی آنها را مطالعه می‌کردم و کم کم علاقه من به حدی افزایش یافت که من خودم هم روزنامه می‌خریدم. زمانی اعضای خانواده خبردار شدند، همه گفتند این سن و سال مناسب تحصیل علم است نه روزنامه خوانی. از آن پس به دور از نگاه خانواده برای خواندن به صحرا می‌رفتم و در بالای درختان روزنامه می‌خواندم. وی در مقاله‌نویسی به چنان مقام والایی رسیده بود که همه روزنامه‌ها از او درخواست می‌کردند تا برایشان مقاله بنویسد.

روزی در مجلس سخنرانی، فردی به وی اطلاع داد که حاکم کهمبات "سرکار هنر هائنس" در مراسم حاضر می‌شود لذا سخنرانی را ادامه دهید اما حاکم مشغول کاری شد و دیر به مراسم رسید و وقتی به حسینیه وارد شد حجت الاسلام و المسلمین راحت فقط پنج دقیقه سخنرانی کرد و گفت: «متأسفانه وقت اذان مغرب است و شهدای کربلا به ما درس برپایی نماز جماعت داده‌اند که عاشقان امام حسین (علیه السلام) نباید آن را فراموش کنند. با اینکه دستور ادامه در سخنرانی داده شده است ولی نمی‌توانم ادامه بدهم.» با این سخن وی از هر جای حسینیه صدای گریه و ناله عزاداران به گوش می‌رسید. حجت الاسلام و المسلمین راحت بعد از این سخن برای اقامه نماز جماعت به مسجد رفت.

او هر زمانی که فرصت پیدا می‌کرد خدا را تسبیح می‌گفت.

این عالم هندی هیچ وقت از هیچ کس هراسی نداشت. همیشه به بزرگ و کوچک احترام می‌گذاشت. به عیادت بیماران می‌رفت و به فقراء کمک می‌کرد. او در هر حال انسان صابر و شاکری بود حتی زمانی که فرزند جوان وی از دنیا رفت مشغول تلاوت دعای شکر از کتاب صحیفه سجادیه بود.

۳۰ مارس سال ۱۹۱۲ میلادی فاجعه عظیمی در حرم امام رضا (علیه السلام) رخ داد. سربازان روسی حرم مطهر را گلوله باران کردند و گنجینه پر ارزش حرم را غارت نمودند. زمانی که این خبر در روزنامه‌ها منتشر گشت در دنیای اسلام اعلام سوگواری شد؛ در مناطق مختلفی از هندوستان جلساتی در اعتراض به این کار روسی‌ها برگزار شد. سید راحت بعد از این فاجعه بسیار متأثر شد؛ چند روز هیچ غذائی نخورد. از لکهنو به بهیکپور تشریف آورد و در تاریخ ۲۸ می سال ۱۹۱۲ میلادی از طرف کتابخانه "جارج" و مؤمنین علی نگر مراسم باشکوهی برگزار کرد و گزارش مراسم در روزنامه چاپ شد. گفته شده این اولین جلسه بر ضد روسی‌ها بود که در هند برگزار شده بود. بعد از آن صدها جلسه برگزار شد. وقتی خبر جلسه به آیت الله نجم الحسن رضوی رسید به مولانا حافظ سید فرمان علی گفت: "یک بچه در بهیکپور جلسه‌ای بر ضد روسی‌ها برگزار کرد ولی از مؤمنان لکهنو، آمروهه، پتنه و دیگر جاها هیچ خبری نیست!"۔

سید راحت در ابتدای کار، در لکهنو و دهلی نویسندگی می‌کرد و به عنوان یکی از نویسندگان برجسته در بین اهل قلم می‌درخشید. او تمام عمر خود را وقف تحقیق و پژوهش کرد. وی علاوه بر فعالیت‌های دیگر علمی به نوشتن شرح حال فرهیختگان هم علاقه داشت. وی بر این باور بود که خدمات مبلغان، مرثیه خوانان و واعظان نیز باید نوشته شود؛ همچون میر انیس، میرزا دبیر، مولانا مقبول احمد، مولانا سبط حسن، مولانا محمد رضا فلسفی، مولانا بهادر علی شاه، میر نواب علی، مهاراجه گوالیئر، فقیر بخشی، علامه مجلسی، شیخ مفید، سید مرتضی علم الهدی، سید رضی و دیگر علماء و مجتهدان آسیای میانه.

او دو بار مشرف به زیارت عتبات عالیات شد و در آنجا علمای هند و عراق نظر به دارا بودن صلاحیت علمی، به وی اجازه اجتهاد عطا کردند؛ به ویژه آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی نیز به او اجازه اجتهاد دادند که وی قطعاً سزاوار دریافت این اجازات اجتهاد بود.

حجت الاسلام و المسلمین راحت حسین زندگی خود را وقف کارهای علمی کرده بود. در سال ۱۹۴۲ میلادی سیل فاجعه‌باری در ایالت بیهار رخ داد که به هزاران نفر خسارت وارد کرد و همچنین بخشی از خانه وی نیز در این حادثه فرو ریخت و بسیاری از کتاب‌های با ارزش او از بین رفت. بعد از نابود شدن این سرمایه علمی آنچنان تحت تاثیر قرار گرفت که بیمار شد.

او تا آخرین روزهای زندگی خود به عنوان امام جمعه و جماعت به کار خود ادامه داد.

در اوایل ماه ژوئن سال ۱۹۵۸ میلادی هنگام بازگشت از گجرات به خانه، برای نوشیدن آب در ایستگاه کانپور پیاده شد که ملک الموت فرا رسید و این عالم هندی داعی اجل را لبیک گفت. این ماهتاب علم و فضل در ۵ ژوئن سال ۱۹۵۸ میلادی در قبرستانی واقع در کانپور به خاک سپرده شد.

منبع: نجوم الهدایه، تحقیق و تالیف مولانا سید غافر رضوی فلک چهولسی و مولانا سید رضی زیدی پهندیروی، ج ۳، ص ۳۰۳ - دانشنامه اسلام مرکز بین المللی میکروفیلم نور دهلی

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha